قالب های فارسی وردپرس 23

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

قالب های فارسی وردپرس 23

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

نیوزیلند هم استفاده از تجهیزات ۵G هواوی را ممنوع اعلام کرد

نیوزیلند

سه ماه پس از اینکه بهره‌گیری تجهیزات ساخت هواوی برای زیرساخت‌های ۵G در استرالیا ممنوع اعلام شد، این بار دولت نیوزیلند چنین تصمیمی را اتخاذ کرده است. سازمان اطلاعات این کشور، بهره‌گیری اپراتور Spark از این تجهیزات را ممنوع کرده و گفته دلیل این ممنوعیت به نگرانی‌های مربوط به امنیت ملی برمی‌گردد.

Spark یکی از بزرگ‌ترین اپراتورهای مخابراتی نیوزیلند است و می‌خواست اولین اپراتوری باشد که اینترنت ۵G را ارائه می‌دهد. رییس ارتباطات سازمان اطلاعات این کشور گفته که آن‌ها در این تجهیزات متوجه ریسک‌های امنیتی مهمی شده‌اند.

هواوی می‌گوید این تجهیزات از لحاظ امنیت هیچ مشکلی ندارند.

هواوی و سخنگوی وزیر امور خارجه چین گفته‌اند که بیش از ۲۰ کشور در سرتاسر جهان قرارداد همکاری برای بهره‌گیری از این تجهیزات امضا کرده‌اند و این تجهیزات از لحاظ امنیت هیچ مشکلی ندارند. از زمان ظهور ۴G، اپراتورهای مخابراتی این کشور بیش از ۲۷۰ میلیون دلار برای خرید تجهیزات زیرساخت هواوی هزینه کرده‌اند. وزیر اطلاعات نیوزیلند در رابطه با اتخاذ این تصمیم می‌گوید: «تفاوت بین شبکه‌های ۵G و شبکه‌های سنتی ۴G و ۳G در تنظیمات و پیکربندی آن‌ها است». به گفته او، در این تکنولوژی جدید، تمام بخش‌های شبکه جدید قابل دسترس است.

منبع: GSM Arena

بهترین ترفندهای افزایش رتبه الکسا

افزایش رتبه الکسا
وبلاگ جی ادزالکسابهترین ترفندهای افزایش رتبه الکسا
بهترین ترفندهای افزایش رتبه الکسا حسین قبیله  18 ژوئن 17  الکسا
رتبه الکسای خویش را در سال 2019 به سرعت افزایش دهید!
الکسا و رتبه الکسا چیست؟
الکسا شرکتی است که داده های پیوسته با سایت ها را حفاظت می کند و بیشتر به خاطر اطلاعات مرتبط با رتبه بندی که به آن رتبه الکسا می گویند مشهور و شناخته شده است. رتبه جهانی الکسا نشانه می دهد که سایت شما چقدر در دانشمند دوست داشتنی است و رتبه محلی الکسا محبوبیت شما در کشوری که پهنه موردنظر ثبت شده است را نشان می دهد.

آموزش الکسا
درباره رتبه الکسا اغلب بخوانید.
رتبه الکسای سایت خویش را مشاهده کنید.

آیا رتبه الکسا مهم است؟
رتبه الکسا افزار زیاد مهمی برای بازاریابان است زیرا پتانسیل های تبلیغاتی سایت را نشانه می دهد. هر چقدر این رتبه پایین‌تر باشد شدامد بیشتری وارد سایت می شود و همین فرمایش مایه می گردد کسان زیادی تبلیغات موجود را نگریستن کنند. پهنه هایی که رتبه الکسای پایینی دارند به عنوان گستره های با ارزش شناخته می شوند. داشتن رتبه الکسای ذیل تر می تواند درآمد شما از راه شبکه‌های تبلیغات کلیکی (CPC) را افزایش دهد. همانطور که می‌بینید زیر آوردن رتبه الکسای سایت می‌تواند مزایای زیادی برای کسب و کارتان داشته باشد.

افزایش رتبه الکسا

چه فاکتورهایی بر روی رتبه الکسای سایت تاثیر می گذارد؟
بر بنیاد اطلاعات منتشر شده در تارنگار الکسا، این شرکت هر روز میانگین افزایش بازدید سایت  یومیه و بازدید از صفحات هر سایت را در درازا سه ماه گذشته برآورد می‌زند. سایتی که بالاترین ترکیب بازدید کننده و بازدید از صفحات داشته باشند رتبه نخست را به دست می آورد. فاکتورهای دیگری نیز هستی دارد که در الگوریتم رتبه بندی الکسا نقش دارند. این فاکتورها عبارتند از:

ترافیک ناشی از افرادی که از تولبار الکسا استفاده می‌کنند.
تعداد بازدید از صفحات
بونس ریت (Bounce Rate) و نرخ کلیک (CTR)
کیفیت و تنوع بازدیدها
تعداد لینک های Inbound به سایت (که با عنوان بک لینک شناخته شده است)
بازنشر در رسانه های اجتماعی، لایک ها و تعداد کامنت ها
سرعت بارگذاری سایت
آیا رتبه الکسا بر روی سئو کارایی دارد؟
ارتباط مستقیمی بین سئو و رتبه الکسا هستی ندارد. با اینحال، هر چقدر رتبه الکسا ذیل تر باشد می تواند مقدار ترافیک سایت را بیشتر کند. این سوژه به داشتن سئوی خوب نیز مربوط است. سایت هایی که رتبه الکسای آن ها پایین تر از 10k باشد، به شکیبیدن بسیار بازدید کنندگان خوبی نیز از نتایج موتورهای جستجو به دست خواهند آورد. طریق هایی را برای بهبود سئوی سایت خود بیابید.

برای اینکه در میانی 100.000 رتبه برتر الکسا قرار بگیرم به چه تعداد بازدید نیاز دارم؟
گوگل آنالیتیکس و الکسا، اعداد متفاوتی را گزارش می‌کنند. به عنوان مثال من دو سایت دارم که در میانی 100.000 رتبه برتر پیمان دارند که برای 30000 بازدیدکننده در ماه رتبه 97,340 و 50000 بازدیدکننده رتبه 96,215 را گزارش می‌کند. برای من سخت است که باورداشت کنم ترافیک واقعی بر روی این رتبه کارایی گذاشته است. در پیوستگی اعداد و ارقامی را در مورد شدامد ماهانه مشاهده می کنید:

برای رتبه الکسا مهمترین مساله نصب تولبار الکسا روی مرورگر است.
100000 رتبه برتر: 150-100 فردی که تولبار الکسا را نصب کرده اند.
50000 رتبه برتر:300-250 بازدید کننده به ازای هر روز
20000 رتبه برتر: 500-400 بازدید کننده ای که تولبار الکسا را نصب کرده اند
10000 رتبه برتر: 800-700 بازدید کننده به ازای هر روز
5000 رتبه برتر: نزدیک 1600-1400 بازدید کننده به ازای هر روز
روش های کهنه برای افزایش رتبه الکسا:
افراد در ماضی به کمک شیوه های پایین به سرعت رتبه الکسای خود را افزایش می‌دادند:

نصب تولبار الکسا (بر روی هر رایانه میزی، لپ تاپ)
ارسال مکرر و منظم پست در وبلاگ. این گزینه در از فاکتورهای مهمی است که اخیرا اهمیت مکشوف است. موتورهای جستجو نیز عاشق پست‌های وبلاگی هستند. این جستار مایه می شود رتبه بالاتری در موتورهای جستجو نیز داشته باشید.
ایجاد محتوای بی همتا به کمک تکنیک های سئو که رتبه احسان در گوگل کسب می کند.
نوشتن نقد و رسیدگی دقیق در باره الکسا
ثبت اطلاعات سایت خود در الکسا ( این شیوه سایر به شغل نمی رود)
با اینکه چنین روش هایی می تواند به شما کمک کند رتبه الکسای خویش را افزایش دهید ولی برای اینکه کارایی آن ها را مشاهده کنید باید موعد صرف کنید. در پیوسته شیوه های زیر آوردن رتبه الکسا در چند روز را با هم بازبینی می کنیم:

روش های واقعی و قانونی برای افزایش رتبه الکسا:
محتوای جذاب و شگفت انگیز بنویسید و از یک آژانس سئو برای بهبود رتبه بندی در گوگل کمک بگیرید. اگر فکر می کنید می توانید سئو را خودتان سپریدن دهید از ترفندها و نکات موجود بهره مند شوید.
مهم تر از کل این است که محتوای خود را همه جا به اشتراک بگذارید و بازدید از صفحات منحصر به فردی کسب کنید. شما می توانید از تبلیغات گوگل ادوردز برای دریافت شدامد بیشتر استفاده کنید.
ترفندها و نکات جدید برای افزایش سریع رتبه الکسا در سنه 2019:
در پیوستگی برخی از نکاتی که می تواند در شفا رتبه الکسا به شما کمک کند را با هم بازبینی می کنیم:

تولبار الکسا را بر روی مرورگرهای متعدد همچون کروم، سافاری و فایرفاکس نصب کنید.
VPN محبوب خود را دانلود کنید و به آن متصل شوید.
با هر یک از مرورگرها به PageReboot بر روی هر مرورگر بروید، سایت خود را وارد کنید و موعد رفرش را بر روی هر 60 ثانیه تنظیم کنید.
حالا آرام بنشینید و 15 لغایت 20 دقیقه منتظر بمانید.
شما می‌توانید از خدمات تفریق رتبه الکسا کاربرد کنید.
برای اینکه بتوانید نتایج بهتری کسب کنید، اینکار را در موعد های مختلفی از روز اتمام دهید و هر 10 دقیقه یکبار آی پی آدرس خویش را عوض کنید. البته مراقب باشید در اتمام اینکار زیاده روی نکنید. سه لغایت چهار بار در هفته کافی است. اگر ادسنس را اجرا می کنید نیز باید مراقب باشید، زیرا ممکن است به خاطر اینکار مسدود شوید. در ضمن می توانید زیردامنه ای ایجاد کنید و شدامد اکثریت به سمت پهنه واقعی جذب نمایید. اگر رتبه الکسای شما ذیل 100000 است باید به صورت روزانه یا حداقل هفتگی به روز شود.

وای فای 6 با قابلیت‌های جدید در راه است

خود را برای نسل بعدی فناوری وای‌فای آماده کنید: Wi-fi 6 از سال آینده روی دستگاه‌ها ظاهر می‌شود؛ اما چند سؤال به وجود می‌آید: آیا باید روتر قدیمی خود را دور بیندازید و یک روتر جدید بگیرید؟ آیا برای مثال با این فناوری نت‌فلیکس سریع‌تر اجرا می‌شود؟ در ادامه به این سؤال‌ها در مورد این استاندارد جدید پاسخ داده می‌شود.

تاریخچه‌ی مختصر WiFi

زمانی، دسترسی به اینترنت خانگی به‌شدت وابسته به اتصال‌های سیمی بود، تنها یک کامپیوتر می‌توانست در یک زمان آنلاین شود، تنها دانلود یک ترک Mp3 یک ساعت به طول می‌انجامید و بقیه نمی‌توانستند هم‌زمان از خط تلفن هم استفاده کنند.

به‌لطف فناوری wifi همه‌چیز به‌ندرت ارزان و فشرده شد و این فناوری برای کاربرد خانگی در یک روتر عرضه شد. اولین پروتکل وای‌فای در سال ۱۹۹۷ با سرعت دو مگابیت بر ثانیه به‌وجود آمد اما تنها با ظهور 802.11b و سرعت‌ ۱۱ مگابیت بر ثانیه در ۱۹۹۹ بود که مردم به‌صورت جدی به وای‌فای خانگی فکر کردند.

استانداردهای وای‌فای و همین‌طور کل هاست استانداردهای الکترونیکی دیگر تحت مدیریت IEEE یا مؤسسه‌ی مهندسین برق و الکترونیک قرار دارند. IEEE 802 به‌صورت ویژه به استانداردهای شبکه‌ی محلی اختصاص دارد و 802.11 بر LAN بی‌سیم متمرکز است. در طی ۲۰ سال از زمان ظهور 802.11b، استانداردهای متعدد و جدیدی گسترش یافتند اما هیچ‌کدام در شبکه‌ی خانگی پیاده‌سازی نشدند.وای فای

معرفی 802.11g در سال ۲۰۰۳ (۵۴ مگابیت بر ثانیه) و 802.11n در سال ۲۰۰۹ (۶۰۰ مگابیت بر ثانیه) هر دو نقاط شاخصی در تاریخچه‌ی wifi هستند. معرفی روترهای دوبانده با باندهای ۲.۴ گیگاهرتزی و ۵ گیگاهرتزی نقطه‌ی شاخص دیگری بود که به ظهور 802.11n ربط داشت و قابلیت آن ارائه‌ی سرعت بالا در مسافت‌های کوتاه بود.

با ظهور استاندارد 802.11ac، باند ۵ گیگاهرتزی می‌تواند سرعت‌های ۱۳۰۰ مگابیت بر ثانیه را ارائه دهد که ۶۰۰ مرتبه سریع‌تر از ۱۹۹۷ است. Wi-Fi 6 می‌تواند در این راستا یک گام دیگر هم بردارد، اما تنها سرعت عامل ارتقای آن نیست.

توصیف دقیق فناوری wifi کمی تخصصی خواهد شد. پیشرفت‌های جدید از جمله ظهور Wi-Fi 6، مواردی مثل مهندسی هوشمند تا فشرده‌سازی پهنا باند از ۲.۴ گیگاهرتز و ۵ گیگاهرتز قابل استفاده برای روتر را پوشش می‌دهند. نتیجه‌ی نهایی ظرفیت بیشتر روی کانال‌ها و تداخل کمتر بین آن‌ها و سرعت انتقال بالا خواهد بود.

ظهور WiFi6

یکی از مهم‌ترین تغییرات Wi-Fi 6 سیستم نام‌گذاری جدید است: استفاده از یک توالی ساده از اعداد، ردیابی استانداردها و اطمینان از تنظیمات سازگار را امکان‌پذیر می‌سازد. عبارت تخصصی‌تر برای وای‌فای ۶، 802.11ax است.

نام استانداردهای قدیمی هم در حال تغییر است؛ برای مثال 802.11ac به Wi-Fi 5 و 802.11n به Wifi 5 تبدیل شده و به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند. از سال ۲۰۱۹ منتظر نام جدید Wi-Fi6 روی محصولات سخت‌افزاری و داخل منوهای نرم‌افزاری و همین‌طور لوگوهای کوچک شبیه به لوگوهای گوگل‌ برای دستگاه‌های کروم کست باشید.

آخرین نسل wifi در دو حوزه پیشرفت کرده است: سرعت خام و بازدهی (اگر wifi یک آزادراه باشد، این به معنی ماکزیمم بالاتر محدودیت سرعت برای وسایل نقلیه و لاین‌های بیشتر برای کنترل همزمان آن‌ها است). Wi-Fi 6 از ویدئو استریمینگ 8K پشتیبانی می‌کند (که تأمین‌کننده‌ی اینترنت برای دسترسی به سرعت‌های دانلود در اختیار شما قرار می‌دهد).

در عمل این پیشرفت‌ها به معنی پشتیبانی از نرخ‌های انتقال ۱.۱ گیگابیت در ثانیه روی باند ۲.۴ گیگاهرتز (با چهار استریم در دسترس) و ۴.۸ گیگابیت در ثانیه روی باند ۵ گیگاهرتز (با هشت استریم موجود) است؛ اگرچه این فناوری هنوز در حال تصحیح بوده و سال آینده عرضه می‌شود (این سرعت‌ها افزایش خواهند یافت، برای مثال سرعت در آزمایشگاه به ۱۰ گیگابیت در ثانیه هم خواهد رسید). به‌طور کلی با ظهور wifi 6 می‌توانید انتظار سرعت ۴ تا ۱۰ برابر سرعت فعلی را داشته باشید.

روتر

یکی از مزایای مهم Wifi 6 بهبود بازدهی است که به معنی مصرف توان کمتر و عمر طولانی‌تر باتری (هزینه‌های کمتر برق) است. به‌سختی می‌توان مقدار دقیق این تفاوت را توصیف کرد چرا که هنوز wi-fi 6 نهایی نشده است؛ به این صورت طول عمر تلفن همراه یا لپ‌تاپ افزایش خواهد یافت.

بهبود سخت‌افزار و میان‌افزار Wi-Fi 6 هم به معنی عملکرد بهتر آن در محیط‌های شلوغ است. یک مجموعه از معیارهای دیگر (مثل دیوارها، موج‌های مایکروویو، تعداد افرادی که در خانه‌ی شما از نت فلیکس استفاده می‌کنند) هم بر سرعت نهایی تأثیر خواهند گذاشت.

چه کار باید کرد؟

کار زیادی نباید انجام دهید. چرا که Wi-Fi 6 با تمام تجهیزات wifi سازگار است بنابراین اگر گجتی تهیه کرده‌اید که از این استاندارد جدید پشتیبانی می‌کند و به خوبی با تنظیمات فعلی کار می‌کند، فقط تا زمانی که Wi-Fi 6 فعال نشده است نمی‌توانید به حداکثر سرعت دست پیدا کنید.

زمان ظهور این استاندارد هم به تولیدکنندگان سخت‌افزار، توسعه‌دهندگان نرم‌افزاری، ارائه‌کنندگان خدمات اینترنتی و دیگر افراد حاضر در این صنعت وابسته است. شما فقط باید منتظر بمانید تا سرویس‌دهنده‌ی خدمات اینترنتی زمان مناسب را برای ارتقای سخت افزار اعلام کند (اگرچه خود هم می‌توانید روتر خود را ارتقا دهید).

با ظهور وای‌فای ۶ ، همزمان ۲۰ دستگاه می‌توانند بدون افت سرعت به اینترنت وصل شوند

ممکن است بعضی شبکه‌ها با این عبارت (Wi-Fi 6) برای سرعت‌های بالاتر تبلیغ کنند، اما فقط باید منتظر ماند و دید از این اسامی و لوگوها در عمل چگونه استفاده می‌شود.

 پیاده‌سازی صحیح این فناوری نیاز به زمان دارد. وقتی زمان عرضه ۲۰۱۹ اعلام شده، به این معنی است که سال ۲۰۱۹ زودترین زمان برای عرضه‌ی دستگاه‌های مصوب Wi-Fi 6 است و ممکن است عرضه‌ی عمومی فناوری ماه‌ها یا سال‌ها به طول بینجامد. بعضی از دستگاه‌های اولیه هم از فناوری آزمایشی استفاده می‌کنند.

آفیس 365 یا G Suite گوگل؛ کدام سرویس گزینه بهتری است؟

یکی از چالش‌هایی که اغلب مدیران حوزه‌ی فناوری اطلاعات در شرکت‌های تجاری با آن روبه‌رو می‌شوند، مهاجرت به سرویس‌های ابری و استفاده از خدمات آن‌هاست. حال با توجه به افزایش تعداد شرکت‌های ارائه‌کننده‌ی خدمات ابری و تنوع خدمات عرضه‌شده توسط این شرکت‌ها، انتخاب میان محصولات موجود در بازار به امری دشوار بدل شده است. در این بین و به‌منظور انتخاب محصول مناسب و دریافت خدمات مورد نیاز باید برخی ملاحظات را در نظر داشت.

سرویس‌های ابری G Suite و Office 365 از جمله نرم‌افزارهایی هستند که به‌واسطه‌ی عرضه‌ی خدمات مورد نیاز اشخاص و شرکت‌های تجاری روی سرورهای خود و همچنین ارائه‌ی قابلیت‌های گسترده از محبوبیت بسیار بالایی برخوردارند. استفاده‌ی آسان و همچنین امنیت بالای داده‌های ذخیره‌شده روی سرورها و درنهایت مهم‌ترین ویژگی آن‌ها یعنی در دسترس بودن، سبب افزایش تمایل کاربران به استفاده از این دو سرویس شده است. برای انتخاب از میان این دو، بررسی گستره‌ی فعالیت‌های شرکت‌های تجاری و موقعیت آن‌ها از اهمیت بسیار زیادی در انتخاب برخوردار است.

جی سوئیت گوگلمایکروسافت آفیس ۳۶۵

ایمیل، لیست مخاطبان

تقویم، شرح وظایف

نکات مثبت : نرم‌افزار ساده مبتنی بروب

نکات منفی : ساخت ایمیل با قالب مناسب با اضافه کردن عکس و سنجاق کردن محتوا به ایمیل‌های ارسالی

نکات مثبت : نرم‌افزار ساده و یکپارچه

نرم‌افزار قدرتمندتر با قابلیت‌های مناسب برای مدیریت ایمیل، لیست مخاطبین و تقویم

گوگل درایووان درایو
به اشتراک گذاشتن فایل ها

سرویس ذخیره و هماهنگ‌سازی داده‌هاکه به‌صورت آنلاین و آفلاین قابل دسترسی است.

نکته منفی: ذخیره فایل‌های موجود روی دیگر سرویس‌های ذخیره‌سازی ابری روی گوگل درایو به‌سختی صورت می‌پذیرد

سرویس اشتراک‌گذاری داده‌ها

نکته مثبت:‌ امکان انتقال هزاران پوشه به سرویس Office 365 با حفظ امتیازهای امنیتی Active Directory

گوگل هنگ آوتزاسکایپ بیزنس
گفتگوی آنلاین، کنفرانس‌های صوتی و ویدئویی

گفتگوی آنلاین، برقراری ارتباط امن و پایدار، رابط کاربری جذاب در نسخه موبایل

گفتگوی آنلاین وکنفرانس‌های صوتی و ویدئویی با مخاطبین داخلی و خارج از لیست 

نکات منفی: تغییرات ایجادشده در رابط کاربری اسکایپ درسال ۲۰۱۸ اعتراض برخی از کاربران را برانگیخته است.

گوگل سایتزشیرپوینت
همکاریبه کاربران اجازه می دهد تا به آسانی اسناد خود را ساخته و اطلاعات موردنظرشان را درقالب پروژه با دیگر اعضای تیم به اشتراک بگذارند.

کاربران می‌توانند اسناد و داده‌های موردنظر خود را ساخته و از طریق رابط کاربری اینترنتی با همکاران خود به اشتراک بگذارند. همچنین به کاربران اجازه می‌دهد تا فایل‌های Word و Excel خود را به‌صورت همزمان ویرایش کنند.

گوگل داکسمایکروسافت ورد
ایجاد و ویرایش اسناد 

نرم‌افزار آنلاین ایجاد و ویرایش اسناد که کارکرد ساده و قابل‌قبولی دارد.

نکات مثبت: گوگل به تعدادی از کاربران اجازه می‌دهد تا یک سند را به دفعات و به‌صورت همزمان و از مکان‌های مختلف ویرایش کنند.

برترین و مشهورترین نرم‌افزار ایجاد و ویرایش اسناد 

نکات مثبت:‌ به کابران اجازه می‌دهد تا اسناد مورد نظر خود را روی آیپد ایجاد و ویرایش کنند.

گوگل شیتمایکروسافت اکسل
صفحه گسترده

صفحه گسترده مبتنی بر وب

نکات مثبت: گوگل به تعدادی از کاربران اجازه می‌دهد تا همزمان رو یک سند کار کرده و از مکان‌های مختلف آن را ویرایش کنند.

به کاربران اجازه می‌دهد تا صفحات و اسناد اکسل را به‌صورت آنلاین و از طریق اپلیکیشن ویرایش کنند.

نکات مثبت: صفحات گسترده اکسل مانند مدل‌های مالی پیچیده را می‌توان از پلتفرم‌های ویندوز و مک ویرایش کرد.

گوگل اسلایدزمایکروسافت شیرپوینت
نرم‌افزار ارائه 

یک نرم‌افزار ارائه مطلب ساده و مبتنی بر وب که روی مرورگر کروم می‌توان از آن استفاده کرد.

از اسلایدهای ساده تا اسلاید های پیچیده و زیبا را دراختیار کاربران قرار می دهد.

نکات مثبت: بسیاری از پروجکتورهای موجود به‌صورت پیش‌فرض می‌توانند اسلایدهای پاورپوینت را نمایش دهند.

جی سوئیتآفیس ۳۶۵
پلاگین های شرکت‌های دیگر

گوگل امکان اضافه کردن ماژول‌ها و پلاگین‌های موجود در بازار نظیر جیمیل را روی G Suitee فراهم کرده است.

اغلب سرویس‌های رایانش ابری موجود در بازار قابلیت ادغام در G Suitee و  Office 365 را دارا هستند.

فروشگاه  Office 365 طیف وسیع و متنوعی از نرم‌افزارهای موجود در بازار را برای بهبود و توسعه عملکرد Office 365 عرضه کرده است. 

اغلب سرویس‌های رایانش ابری موجود دربازار قابلیت ادغام در G Suitee و  Office 365 را دارا هستند.

نکات مثبت: منبع بسیار بزرگی از نرم‌افزارها و ماژول‌های دیگر شرکت‌ها مانند ماژول‌های مدیریت پروژه و تایید سفارش خرید وجود دارد که می‌توان آن‌ها را با سرویس Office 365 و SharePoint ادغام کرد.

استقبال کاربران، سهولت در انتقال

در کل می توان گفت از دید کاربرانی که قصد مهاجرت به سرویس‌های ابری را دارند، آفیس ۳۶۵ از برتری قابل‌توجهی نسبت به جی‌سوئیت برخوردار است. بسیاری از کاربران و کارکنان بخش فناوری اطلاعات مدت‌ها است که کاربر بسته‌ی آفیس مایکروسافت بوده و به دلیل آشنایی با این محصول ترجیح می‌دهند در دوران شکوفایی و گسترش سرویس‌های ابری نیز از پلتفرم آشنای مایکروسافت استفاده کنند. علاوه‌بر این، مایکروسافت با توسعه‌ی ابزارهای موردنیاز فرآیند انتقال یکپارچه و آسانی را برای کاربران آفیس ۳۶۵ فراهم کرده که این موضوع نیز بر محبوبیت این سرویس نزد کاربران افزوده است.

مارک پیپارو، مدیر بخش فناوری اطلاعات موسسه خیریه Fortune Society با ۳۰۰ نفرکارمند، دو سال قبل تصمیم گرفت تا از خدمات ایمیل، تقویم و اشتراک‌گذاری آفیس ۳۶۵ استفاده کند. انگیزه‌ی اصلی این سازمان خیریه، بهره‌مندی از خدمات ابری مایکروسافت به‌منظور حفظ ارتباط درشرایط بحرانی بوده است. پیپارو دلیل اصلی استفاده از آفیس ۳۶۵ را آشنایی کارمندان با نرم‌افزارهای مایکروسافت نظیر ورد و اکسل می‌داند و می‌گوید که استفاده از سرویس ابری آفیس ۳۶۵ کارمندان را از شرکت در جلسات آموزشی بی‌نیاز می‌کند.

با وجود مزیت‌های فراوان آفیس ۳۶۵ کاربران و سازمان‌هایی که پیش از این مخاطب نرم‌افزارهای آفیس مایکروسافت نبودند به استقبال جی سوئیت رفته‌اند. درهمین رابطه بروکس راس، مدیرLeggiadro که با ۱۳ شعبه درسراسر آمریکا در حوزه‌ی مد و لباس زنانه فعالیت می‌کند، دو سال قبل به دلیل نیاز به ارتباط پایدار و امن و همچنین کاستن از هزینه‌های نگهداری و استفاده از سرورهای داخلی تصمیم به استفاده ازسرویس جی سوئیت گوگل گرفته است. وی دلیل اصلی استفاده از G Suite را استفاده کارکنان و مدیران شرکت از آیپد عنوان کرد و سهولت استفاده، یکپارچگی و تحت وب بودن را از دیگر مزایای خدمات ابری گوگل عنوان کرد.آفیس ۳۶۵ و جی سوئیت

یکپارچگی

گوگل و مایکروسافت هر دو طیف وسیعی از خدمات مبتنی بر سرورهای ابری رابه کاربران خود ارائه می‌کنند. امکان آرشیوکردن ایمیل‌ها، CRM (مدیریت ارتباط با مشتریان)، ارتباط‌ بازاریابی و خدمات متنوع دیگر از جمله امکاناتی است که این دو غول فناوری اطلاعات در اختیار کاربران خود قرار می‌دهند. گفتنی است امروزه بسیاری دیگر از خدمات مبتنی بر سرویس‌های ابری (خدمات مدیریت ارتباط با مشتریان شرکت Salesforce، نرم‌افزار ابری حسابداری NetSuite و Slack که نرم‌افزار مدیریت پروژه مبتنی بر رایانش ابری است) همگی درهماهنگی و یکپارچگی کامل با Office 365 و G Suite قرار دارند.

پیپارو در ارتباط با این موضوع می‌گوید که سازمان مطبوع وی به‌سادگی فرآیند انتقال به سرویس رایانش ابری آفیس ۳۶۵ منتقل شده است. همچنین ادغام با سرویس ابری دیگری نظیر AppRiver و CloudAlly از جمله دیگر اقدامات صورت‌گرفته در فرآیند انتقال داده‌های موسسه خیریه Fortune Society به سرویس‌های رایانش ابری است.

از سوی دیگر بروکس راس نیز ضمن ابراز رضایت از خدمات دریافتی خود اظهار داشت که فروشگاه‌های زنجیره‌ای او نیز به‌آسانی فرآیند انتقال به G Suite را پشت سر گذاشته و توانسته‌اند سامانه‌ی اختصاصی مدیریت ارتباط با مشتریان، برنامه‌ی بازاریابی ایمیلی و لیست مخاطبین خود را به‌خوبی با سرویس جی‌میل گوگل ادغام کنند.

قابل اعتماد بودن

درسال‌های اخیر هم Office 365 و G Suite باکمترین میزان از دسترس خارج شدن عملکرد بسیار خوب و پایداری داشته‌اند. اگر هم مشکلی برای این سرویس‌ها پیش آمده، بسیار محدود بوده و تنها تعداد اندکی از کاربران را تحت تاثیر قرار داده است. در همین راستا مدیر بخش فناوری اطلاعات Fortune Society می‌گوید که از دو سال قبل تاکنون که این سازمان از سرویس رایانش ابری Office 365 استفاده کرده، تاکنون هیچ مشکل یا اختلالی در فرآیند خدمات‌رسانی آن ایجاد نشده است. مدیرعامل فروشگاه‌های زنجیره‌ای Leggiadro نیز ضمن ابراز رضایت ازخدمات G Suite گوگل می‌گوید که تنها یک بارشاهد اختلالی چندساعته بوده که درکمتر از چند ساعت این مشکل برطرف شده است. آقای راس معتقد است علی‌رغم این اختلال چندساعته، کیفیت خدمات بسیار مناسب بوده و هزینه‌ی استفاده از این سرویس بسیار به‌صرفه‌تر از ذخیره‌ی داده‌ها روی سرورهای داخلی است.

امنیت و انطباق

مایکروسافت و گوگل، سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی برای تامین امنیت زیرساخت‌های خود کرده‌اند تا بدین وسیله از حملات هکرها به سرورهایشان جلوگیری کنند. با این وجود این دو غول بزرگ فناوری اطلاعات به هنگام سرقت رمزعبورتان، قادر به محافظت از شما نیستند. علاوه‌بر اهمیت استفاده از رمز عبور قوی و پیچیده توسط کاربران، گوگل و مایکروسافت قادر خواهند بود تا با استفاده از امکان احراز هویت دومرحله‌ای از داده‌های شما محافظت کنند. گوگل با Google Authenticator و مایکروسافت با Microsoft 2FA تمام توان خود را برای جلوگیری از سرقت داده‌های شما به‌کار می‌گیرند.

به‌گفته‌ی مارک پیپارو، مدیر بخش فناوری اطلاعات موسسه Fortune Society، به دلیل وجود اطلاعات شخصی و درمانی افراد در این سازمان، آن‌ها با فعال‌سازی ویژگی Compliance Filtering روی آفیس ۳۶۵ و الزام کارکنان به استفاده از ایمیل‌های رمزنگاری‌شده به هنگام تبادل اطلاعات میان خود و سازمان‌های دولتی از داده های محرمانه محافظت می‌کنند. همچنین تیم فناوری اطلاعات این سازمان خیریه به دلیل وجود بخش عمده‌ی داده‌های حساس و محرمانه Fortune Society روی سرویس رایانش ابری آفیس ۳۶۵، تعداد افرادی را که از راه دور به شبکه این موسسه دسترسی دارند، محدود کرده است.

گوگل و مایکروسافت به‌عنوان دو بازیگر عمده‌ی بازار خدمات مبتنی بر رایانش ابری گزینه‌های بسیار مناسبی را در ارتباط با بحث انطباق، سازگاری و نظارت بر انتشار داده‌های محرمانه ارائه می‌کنند. همچنین کاربران این دوشرکت می‌توانند از نرم‌افزارهای شرکت‌های دیگر نیز برای سازگاری و نظارت بر نحوه‌ی جابه‌جایی داده‌ها در Office 365 و G Suite استفاده کنند.

پشتیبانی

مایکروسافت و گوگل، پایگاه داده‌ی آنلاین بسیار قدرتمندی برای کمک به کاربران و پاسخگویی سوالات آن‌ها در اختیار دارند. پشتیبانی تلفنی و حضوری نیز از جمله دیگر خدمات ارائه‌شده از سوی این دو شرکت است. در مجموع می توان گفت که برای حل مشکلات مشترک بین اغلب کاربران گوگل و مایکروسافت خدمات قابل قبولی ارائه می‌کنند. اما ممکن است کاربران برای حل مشکلات ناشی از پروژه‌های ادغام به خدمات یک متخصص آی‌تی باتجربه نیاز داشته باشند. البته قطعا گزینه‌ی پشتیبانی را نمی‌توان یکی از فاکتور‌های تعیین‌کننده برای انتخاب یکی از این دو سرویس خواند.

پشتیبانی سختافزاری

گوگل قابلیت‌های مبتنی بر وب قدرتمندی را در قالب محصولات سخت‌افزاری خود مانند کروم‌بوک عرضه می‌کند. همچنین با استفاده از مرورگر گوگل کروم می‌توان به ویژگی‌ها و امکانات مبتنی بر وب گوگل روی دیگر پلتفرم‌ها نظیر ویندوز و مک دسترسی داشت. با این حال استفاده از امکانات و قابلیت‌های مبتنی بر وب گوگل روی دیگر مرورگرها و پلتفرم‌ها بسیار محدودتر است. گفتنی است از نرم‌افزارهای گوگل روی پلتفرم هایی نظیر اندروید و iOS نیز می‌توان استفاده کرد، اما این نرم‌افزارها قدرت و قابلیت اپلیکیشن‌های موبایل مایکروسافت مانند Outlook، Word و Excel را ندارند.

می‌توان گفت مایکروسافت در زمینه‌ی صفحات گسترده و ویرایش اسناد در نرم‌افزار آفیس خود کاملا دست بالا را دراختیار داشته و کاربران می‌توانند از این نرم‌افزار روی پلتفرم‌های مختلف نظیر مک و ویندوز به‌آسانی استفاده کنند.

مایکروسافت

هزینه خدمات

هزینه‌ی استفاده از خدمات ابری G Suite از ماهانه ۵ دلار برای هر کاربر آغاز می‌شود که این بسته شامل خدماتی مانند ایمیل، تقویم، ویرایش اسناد، صفحات گسترده، ارائه، کنفرانس‌های ویدئویی و صوتی به همراه ۳۰ گیگابایت حافظه برای ذخیره‌سازی داده‌های هر کاربر است. همچنین کاربران می‌توانند با پرداخت ماهانه ۱۰ دلار سرویس تجاری G Suitee را خریداری کرده و از فضای ذخیره‌سازی نامحدود به همراه قابلیت آرشیو ایمیل‌ها بهره‌مند شوند. اما گران‌ترین قیمت به بسته G Suitee Enterprise اختصاص دارد که کاربران با پرداخت ۲۵ دلار در ماه می‌توانند از قابلیت‌های درنظر گرفته‌شده برای شرکت‌های بزرگ تجاری به همراه قابلیت‌های امنیتی برخوردار شوند.

قیمت خدمات Office 365 گران‌تر بوده و از ۸ دلار در ماه آغاز می‌شود. کاربر می‌تواند با خرید بسته‌ی ۸ دلاری خدماتی مانند ایمیل، ویرایش اسناد، صفحات گسترده، ارائه و کنفرانس‌های صوتی و ویدئویی به همراه ۵۰ گیگابایت فضای ذخیره‌سازی دریافت کند. چنانچه کاربران قصد خرید بسته‌ی ۲۰ دلاری را داشته باشند، می‌توانند نرم‌افزارهای بسته‌ی آفیس مایکروسافت نظیر پاورپوینت، اکسل، ورد، اکسس و پابلیشر و اتلوک به‌صورت آفلاین دسترسی داشته و ۱۰۰ گیگابایت فضای ذخیره‌سازی در اختیار داشته باشند. در نهایت، بسته‌ی ۳۵ دلاری گرا‌ن‌ترین خدماتی است که کاربران آفیس ۳۶۵ دریافت می‌کنند. کاربران می‌توانند با پرداخت این رقم درماه به قابلیت‌های مورد نیاز شرکت‌های بزرگ تجاری و ویژگی‌های امنیتی دسترسی داشته باشند.

گیت هاب، سرویسی که طی ۱۰ سال دنیای برنامه نویسی را تغییر داد

۱۰ سال پیش، تام پرستون ورنر، کریس وانستراث و پی‌جی هایت گروهی را برای انجام یک پروژه‌‌ی تقریباً تفریحی شکل دادند. هدف آنها، انجام این پروژه به‌صورت پاره‌وقت و در روزهای تعطیل بود. این گروه هیچ‌گاه تصمیم نداشت پروژه‌ی تفریحی خود را به کسب‌وکار دائمی تبدیل کند. پس از مدت کوتاهی، پتانسیل‌های این پروژه برای گروه روشن شد. ایده‌ی آنها واقعا ارزشی بیش از یک پروژه‌ی آخر هفته‌ای داشت. در نهایت این ایده،‌ شیوه‌ی برنامه‌نویسی و همکاری توسعه‌دهندگان را در جهان تغییر داد. ایده‌ی آنها، گیت‌هاب بود.

گیت‌هاب در مدت ۱۰ سال فعالیت خود، شیوه‌ی برنامه‌نویسی مردم را تغییر داد. این سرویس نه‌ تنها کدنویسی را آسان‌تر کرده، بلکه سبک تفکر برنامه‌نویس‌ها را نیز در مورد برنامه‌نویسی تغییر داده است.

GitHub با شناسایی و درک مشکل میلیون‌ها نفر در سرتاسر جهان،‌ توانست به رشدی خارق‌العاده دست پیدا کند. همکاری در کدنویسی، مشکلی بود که برای سال‌ها چالش اصلی تیم‌های برنامه‌نویسی محسوب می‌شد. راهکار گیت‌هاب در این زمینه، ساده، کاربردی و مفید بود. محصول آنها دقیقاً همان چیزی بود که مردم نیاز داشتند.

گیت هاب / GitHub

تیم گیت‌هاب، با استفاده از ابزار خارق‌العاده‌ی گیت، محصولی به‌صورت نرم‌افزار به‌عنوان سرویس یا SaaS عرضه کرد. آنها با استفاده از این سرویس متن‌باز و پیاده‌سازی عالی ایده‌ی خود، از این پروژه و اکوسیستم متن‌باز، به‌راحتی کسب درآمد کردند. این موفقیت‌های سریع باعث شد تا مایکروسافت (که زمانی دشمن اصلی اکوسیستم متن‌باز بود) به خرید شرکت علاقه‌مند شود.

در این مطلب زومیت، به بررسی تاریخچه‌ی فعالیت این سرویس پرطرفدار می‌پردازیم. برای درک بهتر پیشرفت گیت‌هاب، بهتر است نگاهی به اکوسیستم توسعه‌ی نرم‌افزار در سال ۲۰۰۸ داشته باشیم.

۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱: کدنویسی تیمی و نرم‌افزارهای اجتماعی

اگرچه استیو جابز و بیل گیتس به‌عنوان بزرگترین تأثیرگذاران در دنیای کامپیوترهای شخصی شناخته می‌شوند. پرداختن به این تاریخچه‌ی جذاب، بدون توجه به کارهای مهم بزرگانی همچون لینوس توروالدز، دور از انصاف است. توروالدز، مهندس نرم‌افزار فنلاندی بود که سیستم‌عامل محبوب لینوکس، محصول نوآوری‌های او است.

لینوکس در سال ۱۹۹۱ عرضه شد و دوقطبی ویندوز / مک را به چالش کشید. این سیستم‌عامل متن‌باز، با سرعت بالا بین گیک‌‌های دنیای فناوری محبوب شد. افرادی که می‌خواستند کنترل بیشتری روی سیستم‌عامل خود داشته باشند.

گیت هاب / GitHub

عرضه‌ی یک سیستم‌عامل، برای بسیاری از افراد، بزرگترین کار زندگی خواهد بود اما توروالدز، با اکثر مردم فرق داشت. او پس از چند سال از توسعه‌ی لینوکس،‌ سرویس جدیدی برای کنترل نسخه‌های نرم‌افزارها با نام Git معرفی کرد. کنترل نسخه در پروژه‌های نرم‌افزاری تیمی بسیار مهم است. این فرآیند، تغییرات نسخه‌های مختلف را در فایل‌های کامپیوتری ذخیره می‌کند.

گیت،‌ بهترین راهکار کنترل نسخه در برنامه‌نویسی،‌ توسط توروالدز توسعه یافت

کنترل نسخه‌ی نرم‌افزار، شبیه به نقاط و موقعیت‌های Restore است که کامپیوترها ذخیره می‌کنند. این فرآیند، به افراد حاضر در تیم برنامه‌نویسی امکان می‌دهد تا بدون دخالت در کدهای یکدیگر، نسخه‌های خود را روی برنامه توسعه دهند. دو اصطلاح عمومی در این فرآیند، فورک کردن (Forking) و شاخه‌های مستقل (Branching) هستند.

وقتی یکی از اعضا تغییرات لازم را در شاخه‌ی مخصوص خود انجام می‌دهد، می‌توان این شاخه را به کد اصلی بازگردانده و با آن ادغام کرد. این فرآیند با اصطلاح commit در گیت استفاده می‌شود. همان‌طور که گفته شد،‌ کار کردن روی شاخه‌های مستقل، هیچ تغییری در پروژه‌ی اصلی ایجاد نمی‌کند.

پیش از عرضه‌ی گیت، برنامه‌نویسان برای همکاری‌های گروهی انتخاب‌های محدودی داشتند. یکی از این انتخاب‌ها با نام Subversion یک ابزار متن باز برای کنترل نسخه بود. این ابزار در آن زمان و حتی اکنون،‌ بین برنامه‌نویسان مشهور است. البته کمبودهای ساب‌ورژن مختص آن نبود. در واقع همه‌ی ابزارهای این حوزه، کمبودهایی داشتند که ناشی از ذات برنامه‌نویسی گروهی و تیمی بود.

در ابزارهای پیش از گیت، کسب اجازه از مدیر پروژه برای فورک کردن کد و کار روی نسخه‌ی مستقل، برخی اوقات زمانی بیش از نوشتن خود کد، طلب می‌کرد. این دشواری‌ها مشکلات متعددی را تیم‌های متن‌باز ایجاد می‌کرد و اکثر تلاش‌ها، بی‌فایده بود.

گیت

عرضه‌ی گیت در سال ۲۰۰۵ همزمان با رنسانس دنیای متن‌باز بود. در آن زمان استفاده از لینوکس به اوج محبوبیت خود رسیده بود و اولین نسخه‌های اپلیکیشن‌های وب ۲ در حال انتشار بودند. بسیاری از شرکت‌ها، پروژه‌های خود را روی سرورهای متن‌باز منتقل می‌کردند. در آن زمان اگرچه گیت مشکل اصلی کدنویسی گروهی را با عرضه‌ی قابلیت فورک مطرح کرد، اما یک چالش بزرگ هنوز بر قوت خود باقی بود. برنامه‌نویس‌ها در پیدا کردن پروژه‌های متن‌باز مشکل داشتند. در واقع برنامه‌نویس‌های بسیار زیاد روی پروژه‌های بسیار متعدد و جذاب کار می‌کردند اما گویی کسی از دیگری خبر نداشت.

پی‌جی و کریس پیش از صحبت در مورد پروژه‌ی خود، در وبسایت CNET مشغول به کار بودند. آنها از طرفداران پلتفرم برنامه‌نویسی Ruby on Rails بودند و در زمان کار در این وب‌سایت، بهبودهای متنوعی را به کد اصلی ریلز اضافه کردند. در این میان،‌ پیدا کردن کسی که کدهای آنها را بررسی کند، مشکل اصلی بود.

مشکلات ارتباط و دموکراسی در جامعه‌ی برنامه‌نویسی هنوز وجود داشت

در آن زمان، ریلز نیز مانند بسیاری از پروژه‌های متن‌باز توسط گروه کوچکی اداره می‌شد که اضافه کردن و اعمال تغییرات جدید را به‌صورت دستی و سلیقه‌ای انجام می‌دادند. این برنامه‌نویس‌ها اصطلاحا دروازه‌بان پروژه بودند. پی‌جی و کریس تلاش‌های زیادی کردند تا دروازه‌بان‌های ریلز به کد آنها نگاه کرده و در صورت صلاحدید، آن را به پلتفرم اصلی اضافه کنند.

حتی در صورت موافقت یکی از این دروازه‌بان‌ها، باز هم اضافه کردن کد جدید چالش‌های خاص خود را داشت. در واقع، همکاری در چنین پروژه‌هایی به‌جای معلومات برنامه‌نویسی، به آشنایی با تیم اصلی نیاز داشت.

گیت هاب / GitHub

گیت با هدف برطرف کردن برخی از این مشکلات به‌وجود آمد. این محصول توروالدز نیز مانند سیستم‌عاملش عالی و کاربردی بود. گیت به برنامه‌نویس‌ها اجازه می‌داد تا بدون درخواست رسمی، نسخه‌ای از کد اصلی پروژه‌ی متن‌باز را برای ویرایش دریافت کنند. به بیان دیگر، گیت اولین قدم‌ها در مسیر دموکراتیک شدن اکوسیستم برنامه‌نویسی را (خصوصا در جامعه‌ی متن‌باز) برداشت.

البته گیت هم با تمام نقاط قوت، از کمبود ابزارهای همکاری تیمی رنج می‌برد. به‌علاوه، اشتراک کد بین دو برنامه‌نویس هنوز هم دشوار بود. تصور کنید تیم برنامه‌نویسی باید دائما بسته‌های کامل کد را برای یکدیگر ارسال می‌کردند. همین مورد ساده، نیاز شدید به گیت‌هاب در آن زمان را نشان می‌دهد.

علاوه بر مورد بالا، گیت کمبود مهم دیگری هم داشت. این سرویس رابط کاربری نداشت و اساسا بر پایه‌ی خط فرمان عمل می‌کرد. این روش کار برای مدیران سیستم و کاربران حرفه‌ای خوب و مفید بود؛ اما کاربران دیگر از شرایط راضی نبودند. به‌هرحال پس از مدت کوتاهی اولین رابط‌های گرافیکی نیز برای گیت عرضه شدند.

ورنر در مورد روزهای ابتدایی عرضه‌ی گیت می‌گوید:

افراد در رویدادهای دورهمی روبی، در مورد گیت صحبت می‌کردند. آنها مجذوب امکانات این سرویس جدید بودند. البته هنوز کمبودهایی وجود داشت. گیت قرار بود به‌عنوان ابزاری برای کدنویسی به‌صورت غیرمتمرکز استفاده شود اما راهکاری برای حفاظت از کدهای خصوصی وجود نداشت. تنها راهکار، ساختن حساب‌های کاربری مجزا روی ماشین‌های یونیکس برای این منظور بود.

گیت هاب / GitHub

با تمام این کمبودها، ورنر که برنامه‌نویس روبی در منطقه‌ی Bay Area بود، ایده‌ی جالبی در مورد گیت پیدا کرد. ورنر در حال کار روی پروژه‌ای به‌نام Grit بود. این ابزار، به برنامه‌‌نویس‌ها امکان می‌داد تا با استفاده از روشی شی‌گرا و با بهره از روبی آن ریلز، به منابع کد پروژه‌های متن‌باز در گیت دسترسی داشته باشند. ورنر و وانستراث برای اولین بار یکدیگر را در یک باشگاه ورزشی ملاقات کردند. آنها در همان دیدار در مورد این پروژه با هم بحث و تبدل نظر کردند.

گیت‌هاب یکی از بزرگترین مشکلات دنیای نرم‌افزار را هدف قرار داد

پرستون ورنر در این فکر بود که سرویسی برای ذخیره‌ی تمام کتاب‌‌خانه‌های برنامه‌نویسی توسعه دهد. برنامه‌نویس‌ها در این سرویس قابلیت همکاری در پروژه‌ها و یادگیری در مورد گیت را داشتند.پرستون ورنر همان‌جا نام Git Hub را برای ایده‌اش انتخاب کرد.

کار روی اولین نسخه‌ی از گیت‌هاب در یکم اکتبر سال ۲۰۰۷ شروع شد. در ساعت ۱۰:۲۴ جمعه، ۱۹ اکتبر، وانستراث اولین کامیت را در گیت‌هاب ایجاد کرد و دنیای برنامه‌نویسی را تغییر داد.

وقتی پرستون ورنر و وانستراث در سال ۲۰۰۷ کار روی پروژه‌ی گیت‌هاب را شروع کردند، به‌هیچ وجه هدفی برای تجاری کردن آن یا ایجاد کسب‌وکار با آن را نداشتند. آنها برای همکاری به این ابزار نیاز داشتند و به همین دلیل آن را توسعه دادند. نکته‌ی مهم در مورد راه‌حل این دو نفر آن است که تقریبا همه‌ی برنامه‌نویس‌ها صرف‌نظر از زبان و پلتفرم، مشکل مشابهی را تجربه کرده‌اند. در نتیجه‌ی این نیاز همگانی، پتانسیل بالای پروژه‌ی آنها بسیار زود روشن شد.

گیت هاب / GitHub

در هفته‌های بعد، ورنر و وانستراث در روزهای آخر هفته به بهبود پروژه‌ی خود می‌پرداختند. ورنر بخش‌های طراحی را بر عهده داشت و وانستراث ایده‌های مورد نظر او را پیاده‌سازی می‌کرد. ورنر در مورد آن ماه‌های اولیه می‌گوید:

تا سه ماه پس از عرضه‌ی اولین نسخه، کریس و من زمان‌ زیادی را به برنامه‌ریزی و برنامه‌نویسی گیت‌هاب اختصاص می‌دادیم. من با استفاده از پروژه‌ی Grit، رابط کاربری را توسعه می‌دادم و کریس هم اپلیکیشن ریلز را پیش می‌برد. ما هر هفته شنبه‌ها جلسه داشتیم و تصمیمات طراحی و درآمدزایی را در آن جلسات نهایی می‌کردیم.

سرانجام در ژانویه‌ی سال ۲۰۰۸ پس از ماه‌ها کار بی‌وقفه و جلسات و تبادل نظرهای دونفره، گیت‌هاب به‌صورت عمومی عرضه شد. این سرویس ابتدا به‌صورت آزمایشی و خصوصی ارائه شد. وانستراث و ورنر در ایمیل‌هایی به دوستانشان در سیلیکون ولی، از آنها در خواست کردند که از سرویس جدید استفاده کنند. پاسخ و نظرات افراد به این پروژه‌ی جدید، بسیار سریع، مثبت و امیدوارکننده بود. یک ماه بعد، GitHub به‌صورت رسمی به‌عنوان یک شرکت ثبت شد. نام شرکت ابتدا Logical Awesome بود که به گیت‌هاب تغییر کرد.

اگرچه آن دو نفر ایده‌ی جدی برای تبدیل کردن پروژه‌شان به کسب‌وکار سودآور نداشتند؛ اما پتانسیل تجاری آن به‌حدی بود که کشش لازم را برای طرح درآمدزایی ایجاد کرد. در آوریل سال ۲۰۰۸، سه ماه پس از عرضه‌ی نسخه‌ی بتا و همزمان با انتشار رسمی سایت اصلی، جفری گروزنباخ بنیان‌گذار وبسایت آموزشی PeepCode پیامی برای کریس ارسال کرد. جفری در این پیام گفته بود که کدهای خود را به گیت‌هاب منتقل کرده است.

گیت هاب / GitHub

گروزنباخ فردی بود که با وجدان خود، روند درآمدزایی را به گیت‌هاب نشان داد. او به کریس گفت از این که به‌صورت رایگان از گیت‌هاب برای پروژه‌های شرکتی استفاده می‌کند، احساس خوبی ندارد. پیام‌های این‌چنینی در ماه‌‌های بعدی هم ارسال شدند که نشان‌دهنده‌ی ارزش بالای این سرویس بودند. کاربران فعال گیت‌هاب با وجود رایگان بودن سرویس ترجیح می‌دادند وجهی را به صاحبان سایت پرداخت کنند.

بنیان‌گذاران ابتدا هیچ برنامه‌ای برای درآمدزایی از GitHub نداشتند

یکی از بزرگترین دلایل رشد گیت‌هاب، سادگی مدل کسب‌وکار آنها بود. اگر بخواهید کد خود را برای دسترسی عموم در این سرویس نگهداری کنید، استفاده از آن برای همیشه رایگان است. اگر پروژه‌ی شما خصوصی است، باید وجهی را پرداخت کنید. این دو نوع استفاده از گیت‌هاب کاملا مشخص و روشن هستند و مدل درآمدی ساده‌ای را ایجاد می‌کنند. این مدل، نسخه‌ی رایگان سرویس را بدون کم و کاست به کاربران عرضه می‌کند که محبوبیت آن را دوچندان کرده است.

شرکت گیت‌هاب به‌سادگی می‌توانست سرویس‌های خود را به عضویت یا پرداخت حق ماهانه محدود کند. این روش، درآمد خوبی هم متوجه آنها می‌کرد اما به‌هرحال اجرا نشد. نکته‌ی مهم دیگر این مدل کسب‌وکار، سهولت در جابه‌جایی از مدل رایگان به مدل پولی سرویس است. 

درواقع، مدل درآمدی گیت‌هاب تنها مدل کسب درآمد از یک پروژه‌ی توسعه‌ی نرم‌افزار متن‌باز بود. اگر آنها از ابتدا همه‌ی منابع کد را به‌صورت پولی عرضه می‌کردند، هرگز چنین استقبالی از گیت‌هاب نمی‌شد. قطعا همان استقبال‌های اولیه از رایگان بودن سرویس‌ها، به محبوبیت امروز این شرکت منجر شده است.

گیت هاب / GitHub

نکته‌ی مهم دیگر در روند قیمت‌گذاری سرویس‌های گیت‌هاب، مبتنی بر وب بودن آن‌ها بود. درواقع، میزبانی کدها در اینترنت ایده‌ی بسیار عالی بود اما بالاخره باید هزینه‌ی پهنای باند، پرداخت می‌شد. در اینجا، حرکت روزنباخ به‌عنوان اولین پرداخت‌کننده‌ی وجه به گیت‌هاب، شروع روندی از طرف دیگر شرکت‌ها برای پرداخت‌های بعدی بود. این پرداخت‌ها، بنیان‌گذاران را بر آن داشت تا سرویس خود را به‌عنوان کسب‌وکاری سودده بررسی کنند.

وانستراث در مورد اولین ایده‌ها برای درآمدزایی از پروژه می‌گوید:

در این موقعیت، با این نتیجه رسیدیم که گیت‌هاب علاوه بر تأمین هزینه‌های خود، قابلیت‌های دیگری هم خواهد داشت. می‌توانیم آن را به یک کسب‌وکار واقعی تبدیل کنیم. ما تصمیم گرفتیم که کتابخانه‌های عمومی را برای همیشه رایگان عرضه کنیم اما برای منابع خصوصی و شرکتی، مبلغی را به‌عنوان هزینه در نظر بگیریم. به بیان دیگر، ما از افرادی پول می‌گرفتیم که به پرداخت، تمایل داشتند.

پی‌جی هایت به‌عنوان هم‌بنیان‌گذار سوم در ژانویه‌ی سال ۲۰۰۸ به گیت‌هاب پیوست. تنها چند ماه بعد، در دهم آوریل سال ۲۰۰۸، گیت‌هاب به‌صورت رسمی رونمایی شد.

تا سال ۲۰۰۹، رشد گیت‌هاب و استقبال از آن بسیار زیاد بود. ورنر در فوریه‌ی سال ۲۰۰۹ در کنفرانس مخصوص توسعه‌دهندگان در یاهو سخنرانی کرد. او از ۴۶ هزار مخزن کد عمومی در گیت‌هاب گفت که ۱۷ هزار عدد از آنها فقط در ماه ژانویه به سرویس پیوسته بودند. تا سخنرانی بعدی ورنر در یاهو یعنی آوریل آن سال، تعداد کاربران به ۱۰۰ هزار و تعداد پروژه‌های عمومی به بیش از ۹۰ هزار عدد رسیده بود. رشدی ۹۵ درصدی تنها در ۵ ماه.

گیت هاب / GitHub

نکته‌‌ی مهم در مورد رشد اولیه‌ی گیت‌هاب این است که این شرکت، در ماه‌های اولیه و تنها با تبلیغ‌های دهان به دهان، توانسته بود در کمتر از یک سال به ۱۰۰ هزار کاربر برسد. گیت‌هاب به‌عنوان یک محصول از همان ابتدا اعتیادآور بود. دلیل آن نیز مشکل همگانی بود که گیت‌هاب حل می‌کرد. البته در آن زمان ابزارهای دیگر همکاری بر پایه‌ی گیت نیز وجود داشتند اما گیت‌هاب، بازار خود را با ساختن سرویسی بر پایه‌ی یک فناوری جذاب رو به رشد ساخته بود.

مدل کسب‌وکاری دوگانه‌ی گیت‌هاب و محبوبیت در جامعه‌ی برنامه‌نویسان، رشد این شرکت را در سال‌های بعد تضمین می‌کرد. گیت‌هاب، حل چالش همکاری را در اولویت خود قرار داده بود و دسترسی به پروژه‌ها، فاکتور رشد آن بود. این سرویس، سرعت کار را با اهدای مجوز به همه‌ی کاربران برای فورک کردن پروژه‌ها، افزایش داد. درواقع، حل این مشکل تکنیکی در برنامه‌نویسی باعث شد تا فرهنگ همکاری نیز در جامعه‌ی برنامه‌نویس‌ها دچار انقلابی بزرگ شود.

نیاز شدید بازار و محصول عالی، المان‌های اصلی موفقیت گیت‌هاب بودند

البته نیاز بازار و اعتیاد به محصول، تنها فاکتورهای رشد گیت‌هاب نبودند. در واقع، ماهیت اجتماعی این سرویس نیز در رشد آن بی‌تأثیر نبود. پیش از گیت‌هاب، برنامه‌نویس‌ها برای نشان دادن تخصص خود تنها به جلسات پرسش و پاسخ عمومی محدود بودند. با این سرویس، آنها کدهای خود را برای عموم و کارفرمایان احتمالی عرضه می‌کردند، به‌علاوه، شرکت در پروژه‌های بزرگ نیز ابزاری برای افزایش محبوبیت و تخصص میان برنامه‌نویس‌ها شد.

این ماهیت اجتماعی، علاوه بر برنامه‌نویس‌ها به شرکت‌ها هم امکان داد تا متخصصان نرم‌افزاری خود را بهتر پیدا کنند. آنها با جستجو در مخازن عمومی کد، افراد بااستعداد را برای استخدام کشف می‌کردند.

در ۲۹ ژوئن سال ۲۰۱۰، گیت هاب قابلیتی با نام Organizations Feature اضافه کرد. این بخش به شرکت‌ها امکان می‌داد تا پروژه‌های گروهی را از یک پیش‌خوان واحد کنترل کنند. این قابلیت، پاسخی به نیازهای شرکت‌ها بود که در پیوستن به گیت‌هاب مردد بودند. به‌علاوه، برنامه‌های بلندپروازانه‌ی این پلتفرم همکاری نیز در این بخش جدید نمایان شد.

گیت هاب / GitHub

بنیان‌گذاران این سرویس تا سال ۲۰۱۰ مطمئن شده بودند که تنها راه درآمدزایی و آینده‌ی روشن برای این سرویس، عرضه‌ی آن برای شرکت‌ها و مشتریان تجاری است. یک سال بعد، نسخه‌ی نهایی این بخش با نام Enterprise عرضه شد.

تا پایان سال ۲۰۱۱، گیت‌هاب بزرگانی همچون SourceForge، Google Code و Microsoft Codeplex را پشت سر گذاشته بود. آنها تا آن سال میزبان ۲ میلیون مخزن کد بودند. در این میان عرضه‌ی قابلیت Enterprise، گیت‌هاب را هم برای برنامه‌نویسان شخصی و هم شرکت‌های بزرگ دنیای فناوری، به نیازی حتمی تبدیل کرده بود. این روند یعنی جذب و حفظ مشتریان درآمدزا، تمرکز اصلی GitHub در خلال سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ بود.

نکته‌ی جالب توجه دیگر در مورد گیت‌هاب، رشد سریع آنها بدون جذب سرمایه‌ی خارجی بود. البته از سال ۲۰۱۲ اولین سرمایه‌گذار یعنی اندرسن هورویتز وارد شرکت شد.

۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵: از رشد سریع تا گسترش جهانی

گیت‌هاب در سال ۲۰۱۲ به سرویسی بسیار مشهور تبدیل شده بود. این سرویس نه‌تنها بدون هیچ‌گونه جذب سرمایه یا تبلیغات،‌ به پایگاهی عظیم از مشتریان دست یافته بود، بلکه تعداد پروژه‌های خصوصی و شرکتی میزبانی شده در آن نیز روز به روز افزایش می‌یافت.

گیت هاب / GitHub

نیاز گیت‌هاب در آن سال‌ها، نفوذ بیشتر به فضای تجاری برای کسب درآمد بیشتر بود. اولین اقدام آنها، استخدام برایان دال بود که به‌عنوان معاون بازاریابی و استراتژی از فوریه‌ی سال ۲۰۱۲، مشغول به کار شد. قدم بعدی، جذب سرمایه‌ی ۱۰۰ میلیون دلاری به‌عنوان مرحله‌ی اول جذب سرمایه بود که توسط شرکت اندرسن انجام شد.

پرستون ورنر در مورد آن سال‌ها و استراتژی شرکت می‌گوید:

ما یک برنامه‌ی مخصوص با نام GitHub Everywhere داشتیم. می‌خواستیم هر کس در صنعت نرم‌افزار، از گیت‌هاب استفاده کند. اشخاص، تیم های کوچک، دانشجویان و همچنین شرکت‌های معتبر و بزرگ، همگی هدف ما بودند.

مرحله‌ی اول جذب سرمایه به گیت‌هاب فرصت داد تا مسیرش در رسیدن به هدف فوق را با سرعت بیشتری طی کند. آن‌ها تا آن زمان ۱.۷ میلیون کاربر و ۳ میلیون مخزن کد داشتند. به‌علاوه، درآمد گیت‌هاب از سال تأسیس به‌صورت سالانه ۳۰۰ درصد رشد داشت. این رشد طبیعی آن‌ها را به سمت جذب شرکت‌های بزرگ فهرست فورچن ۵۰۰ سوق داد تا درآمدهای هنگفت سال‌های بعد را از طریق این شرکت‌ها تأمین کنند.

در چند سال اول فعالیت، هیچ نیازی به جذب سرمایه وجود نداشت

بسیاری از کارشناسان و کارآفرینان، از جذب سرمایه‌ی گیت‌هاب استقبال کردند اما برخی دیگر، نگاهی انتقادی به سرازیر شدن پول به این سرویس داشتند. یک گروه کوچک اما تأثیرگذار از جامعه‌ی متن‌باز، جذب سرمایه‌ی خارجی توسط پروژه‌ی گیت‌هاب را نوعی خیانت به پایه‌ها و اصول متن‌بازی می‌دانست که این شرکت روی آنها بنا شده بود. درواقع، کشمکش‌ پایه‌های متن‌باز گیت‌هاب و برنامه‌های آتی آن برای تبدیل شدن به ابزاری تجاری، نیاز به تعادلی دقیق در مسیر توسعه‌ی شرکت داشت.

گیت هاب / GitHub

انجام یکی از بزرگترین جذب سرمایه‌های تاریخ، آزادی عمل بیشتری را به گیت‌هاب می‌داد. البته این سرمایه، فشار بیشتری را نیز به شرکت وارد می‌کرد. شرکتی که پیش از آن نیز با هویت دوگانه‌ی خود دست به گریبان بود.

گیت‌هاب تا سال ۲۰۱۲ رشدی عالی داشت و با جذب سریع کاربران، موفقیت‌های اولیه را بسیار زود کسب کرده بود. البته پس از مدتی مشخص شد که کار کردن با همان سرمایه‌های اولیه‌ی شخصی یا اصطلاحا مدیریت به‌صورت بوت‌استرپ، سقف مشخصی را برای رشد شرکت ایجاد می‌کند. در واقع برای حفظ سرعت پیشرفت و دسترسی به بازارهای بزرگتر، قطعا نیاز به سرمایه وجود داشت. جذب سرمایه‌ی ۱۰۰ میلیون دلاری از اندرسن به آنها قدرت داد تا تیم مهندسی بزرگ‌تری برای تولید محصولات جدید تشکیل دهند.

پس از ورود اولین سرمایه‌گذار، انتقادهای جامعه‌ی متن‌باز شروع شد

نکته‌ی جالب توجه این است که عدم جذب سرمایه در سال‌های اولیه، به‌خاطر تقابل سرمایه با اصول گیت‌هاب و اکوسیستم متن باز نبود. در واقع، آنها نیازی به سرمایه‌گذار خطرپذیر نداشتند اما از لحاظ اصولی و اخلاقی نیز اشکالی در این حرکت نمی‌دیدند. زمانی که این شرکت به جذب سرمایه اقدام کرد، پایگاه قوی مشتریان خود را ایجاد کرده بود. به‌علاوه، آن‌ها از همان روز اول یک کسب‌وکار سودده بودند. این موارد به گیت‌هاب امکان می‌داد که نه‌تنها محصول خود، بلکه فرهنگ جامعه‌ی برنامه‌نویسی را نیز شکل دهد.

پرستون ورنر در مورد جذب سرمایه برای شرکت می‌گوید:

ما هنوز هم اعتقاد داریم جذب سرمایه‌ی زیاد و زودهنگام، برای شرکت‌ها مضر است. اثرات خارجی زیاد، برای شرکت خطرناک خواهد بود. ما اکنون ۴ سال و نیم عمر داریم و به اندازه‌ی کافی، شخصیت خود را تثبیت کرده‌ایم. ما هیچ‌گاه با جذب سرمایه مخالف نبودیم بلکه ارائه‌ی محصول برای مقاصد اشتباه را نقد می‌کردیم.

گیت هاب / GitHub

به‌هرحال گیت‌هاب پس از جذب تعداد زیادی برنامه‌نویس و تیم‌های توسعه، رشد کافی را پیش از جذب سرمایه انجام داده بود. آنها مسیر و هدف خود را نیز به‌روشنی مشخص کرده بودند. هدف بعدی، نفوذ به بازارهای جدید و افزایش درآمدهای بالقوه بود. در این میان، مهم‌ترین المان در فرآیند جذب سرمایه‌ی گیت‌هاب، زبان ورنر در اعلام این تصمیم بود:

شرکت ما برای سال‌ها، سودده بوده است و نیازی به پول ندارد. پس چرا این چالش را بپذیریم؟ چون ما می‌خواهیم بهتر باشیم. می‌خواهیم بهترین محصولات را بسازیم. می‌خواهیم مشکلات بزرگتر را حل کنیم. می‌خواهیم زندگی را برای مردم آسان‌تر کنیم. تجربه و منابع اندرسن به ما کمک می‌کند که به این اهداف برسیم.

تمرکز اصلی صحبت‌های ورنر، حل مشکلات بود. با توجه به این صحبت‌ها، می‌توان سوءبرداشت‌ها در مورد گیت‌هاب به‌عنوان یک محصول یا شرکت را برطرف کرد. گیت‌هاب برای ساده‌تر کردن کدنویسی برای برنامه‌نویس‌ها طراحی نشده است. در واقع این سرویس، برای ساده‌کردن کدنویسی برای همه توسعه یافت.

گیت‌هاب در طول سال‌های فعالیت خود بسیاری از مشکلات بزرگ برنامه‌نویسی را حل کرده است. وانستراث و تیمش می‌توانستند از همان ابتدا تنها به مشکلات کوچک و جزئی توجه کنند. اما آنها چالش‌های بزرگ و اساسی این اکوسیستم را هدف قرار دادند و در نهایت، محصولی با پتانسیل رشد بالا، حول آن توسعه یافت.

حل مشکلات جامعه‌ی برنامه‌نویسی،‌ هدف همیشگی گیت‌هاب بوده است

جذبه‌ی گیت‌هاب به‌سرعت از جامعه‌ی متن‌باز و عاشقان هک و برنامه‌نویسی فراتر رفت. جذب شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ، بسیار سریع انجام شد. تا سال ۲۰۱۳، اکثر شرکت‌های بزرگ سیلیکون ولی از گیت‌هاب استفاده می‌کردند. ادوبی، دراپ‌باکس، فیسبوک، گوگل، و توییتر، همگی مخازن کد اختصاصی خود را در گیت‌هاب داشتند. برخی شرکت‌ها مانند موزیلا، صدها مخزن کد در این سرویس داشتند و به‌عبارتی همه‌چیز را در گیت‌هاب ذخیره می‌کردند. شرکت‌های دیگر مانند فیسبوک، مخازن کمتر اما با مشارکت بیشتر داشتند. ۱۰۲ مخزن فیسبوک، ۱۵ هزار فورک داشتند.

گیت هاب / GitHub

رشد سریع و محبوبیت گیت‌هاب باز هم ادامه داشت. تا سال ۲۰۱۵، آنها ۲.۸ میلیون کاربر و ۴.۶ میلیون مخزن کد داشتند. به‌هرحال با این که ریشه‌های شرکت در فرهنگ برنامه‌نویسی بود، چشم‌انداز آن‌ها فراتر از این اکوسیستم ترسیم شد. مرحله‌ی بعدی رشد این شرکت، تبدیل شدن به بزرگترین هاب نرم‌افزارهای متن‌باز و در نهایت، ساخت پلتفرمی بود که به «فیسبوک توسعه‌دهندگان» تبدیل شد.

نفوذ گیت‌هاب به سیلیکون ولی ختم نشد و آنها راه خود را به پایتخت آمریکا نیز باز کردند. در ۹ می سال ۲۰۱۳، کاخ سفید «سیاست‌های رسمی ایالات متحده در برابر داده‌های آزاد» را در گیت‌هاب منتشر کرد. این اولین مرتبه‌ای بود که یک سیاست رسمی فدرال به‌این صورت منتشر می‌شد. اگرچه فایل‌های منتشر شده در مقایسه با پروژه‌های ذخیره شده در گیت‌هاب، استفاده‌ی آن‌چنانی نداشتند، اما نماد مهمی محسوب می‌شدند. درواقع، میزبانی اسناد سیاست‌های دولتی در سرورهای یک شرکت خصوصی، حرکت جدیدی بود. به‌علاوه با این کار، امکان فورک کردن و تغییر این اسناد نیز برای عموم آزاد بود.

بن بالتر، مدیر محصول گیت‌هاب در مورد آن اتفاق تاریخی گفت:

این اقدام، اولین مرتبه‌ای بود که یک دولت، قانون را به‌صورت یک سند زنده و قابل همکاری منتشر می‌کرد. باید منتظر تغییر و تحولات جذاب در این سند باشیم که توسط جامعه ایجاد می‌شود. امیدواریم که این حرکت، شروعی بر یک روند دائمی در این زمینه باشد.

github / گیت هاب

به‌هرحال، این خبر به‌نوعی تبلیغات و روابط عمومی رایگان را برای گیت‌هاب انجام داد. به‌علاوه، با این کار کاربردهای جدیدی نیز برای گیت‌هاب روشن شد. کاربردهایی که برای سالیان دراز توسط فعالان حرکت آزادی داده، گوشزد می‌کردند. هرچند برخی از آن کاربردها هیچ‌گاه اجرایی نشدند.

۲۰۱۵ تا کنون: توسعه‌ی جهانی، گیت‌هاب به واشنگتن دی‌.سی. می‌رود

تا سال ۲۰۱۵، بسیاری از برنامه‌نویس‌ها از گیت‌هاب برای کنترل نسخه‌ی برنامه‌های خود استفاده می‌کردند. البته این سرویس، کاربردهایی فراتر نیز داشت. گیت‌هاب به پلتفرمی تبدیل شده بود که برنامه‌نویس‌ها در آنجا از یکدیگر نکات کاربردی یاد می‌گرفتند. به‌علاوه، این سرویس به شبکه‌ی اجتماعی و محلی برای تبادل نظرهای حرفه‌ای نیز تبدیل شده بود. کاربرد مهم دیگر، استفاده از این پلتفرم به عنوان محلی برای نمایش نمونه‌ کارها و رزومه‌ی برنامه‌نویسی بود.

گیت‌هاب به محلی برای ذخیره‌ی کدهای مهم جهان تبدیل شده بود. از پروژه‌های برنامه‌نویسی شخصی تا پروژه‌های بزرگترین شرکت‌های فناوری جهان، در این سرویس حضور داشتند.

گیت هاب / GitHub

مانند هر شرکت بزرگ دیگر، گیت‌هاب نیز با بزرگ‌تر شدن، هدف مهمی برای مجرمان سایبری شد. در ۲۸ مارس سال ۲۰۱۵، گیت‌هاب بزرگترین حمله‌ی سایبری تاریخ خود را تجربه کرد. گفته شد که این حمله‌ی DDoS،‌ از طرف چین برنامه‌ریزی شده است. البته این حمله، تلاش یک رقیب آسیایی برای به زانو در آوردن یک شرکت آمریکایی نبود. هدف اصلی، دو پروژه‌ی مهم در گیت‌هاب بودند.

پروژه‌ی اول، GreatFire بود که به کاربران اینترنت در چین امکان می‌داد تا محدودیت‌های دولتی را دور بزنند. هدف بعدی، صفحه‌ی گیت‌هاب وب‌سایتی چینی و کپی نیویورک تایمز بود. این صفحه نیز به کاربران چینی امکان می‌داد تا با گذر از برنامه‌های نظارتی، به این رسانه دسترسی داشته باشند. اگرچه این حملات به سرعت خنثی شد، اما خطرات نگهداری آن حجم از کد و برنامه در یک مکان را به همه نشان داد.

اولین دفتر بین‌المللی گیت‌هاب در توکیو ژاپن تأسیس شد

۴ ماه پس از حمله‌ی دی‌داس چینی، مرحله‌ی دوم یا B جذب سرمایه برای گیت‌هاب به مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار و توسط Sequoia Capital انجام شد. این جذب سرمایه، ارزش گیت‌هاب را به بیش از ۲ میلیارد دلار رساند. وانستراث در مورد استفاده از این سرمایه‌های جدید، هدف آنها را سرمایه‌گذاری در بخش‌های دیگر، توسعه‌ی محصولات جدید و تلاش برای حضور بین‌المللی عنوان کرد.

اولین دفتر بین‌المللی گیت‌هاب در توکیو تأسیس شد. انتخاب ژاپن به‌عنوان اولین مقصد خارجی توسط GitHub، استراتژی مهمی داشت. نه‌تنها ژاپن از لحاظ تولید ناخالص ملی، سومین اقتصاد جهان محسوب می‌شود، بلکه این کشور به نوآوری‌های فناورانه نیز مشهور است. این ویژگی‌ها، ژاپن را به بهترین مقصد برای شرکتی تبدیل کرد که قصد میزبانی از همه‌ی کدهای جهان را داشت. شرکت‌های بزرگ ژاپنی همچون هیتاچی و سایبرایجنت نیز جزو اولین مشتری‌های گیت‌هاب بودند.

گیت هاب / GitHub

توسعه‌ی گیت‌هاب باز هم ادامه پیدا کرد. آن‌ها تا جولای سال ۲۰۱۵ بیش از ۹ میلیون کاربر و ۲۱ میلیون مخزن کد داشتند. در آن زمان، این سرویس به بزرگترین مخزن کد در جهان تبدیل شده بود. اگرچه رشد کاربران با سرعت خوبی ادامه داشت، ورود به بازارهای تجاری و جلب نظر شرکت‌ها، نقش اصلی را در حفظ درآمد دائمی GitHub ایفا می‌کرد. بیش از نیمی از شرکت‌های بزرگ و مشهور آمریکایی از گیت‌هاب استفاده می‌کردند. این وضعیت،‌ نمادی از چشم‌انداز پرستون ورنر با عنوان GitHub Everywhere بود.

البته گیت‌هاب با وجود رشد زیاد و جذب ۱۰ هزار کاربر جدید در هر روز، از طرف رقبای قدرتمندی تهدید می‌شد. GitLab و Bitbucket بزرگترین رقبای این سرویس بودند که سرعت رشد کاربران گیت‌هاب را تحت تأثیر قرار می‌دادند. البته درآمد گیت‌هاب باوجود ظهور این رقبا باز هم به‌سرعت افزایش پیدا می‌کرد. درآمد این سرویس در سپتامبر سال ۲۰۱۵ حدود ۹۰ و در سال بعد حدود ۱۴۰ میلیون دلار گزارش شد.

درآمد گیت‌هاب در دوره‌ی ۲۳ ماهه از سپتامبر ۲۰۱۴ تا آگوست ۲۰۱۶، در بخش پروژه‌های شخصی رکود نسبی داشت. البته درآمد از بخش‌های Organization دوبرابر و از بخش Enterprise نیز حدود سه برابر شد. در سپتامبر ۲۰۱۴،‌ این بخش حدود ۳۵ درصد از درآمد شرکت را تأمین می‌کرد که تا آگوست ۲۰۱۶ به بیش از نیمی از درآمد رسید.

گیت هاب / GitHub

تا سال ۲۰۱۷، وابستگی افزایش و حفظ درآمد به بخش‌های شرکتی و تجاری کاملا روشن شد. در آن زمان شایعه‌ی یک عرضه‌ی عمومی سهام (IPO) قوت گرفت. البته شایعات دیگر در مورد خرید یا ادغام با شرکت‌های دیگر نیز وجود داشتند. در نهایت در ۴ ژوئن سال ۲۰۱۸، خبر بزرگ دنیای فناوری منتشر شد. مایکروسافت، گیت‌هاب را به قیمت ۷.۵ میلیارد دلار خرید.

تنها در عرض چند ساعت، سرویس‌هایی مانند هکر نیوز، ردیت و تک‌درت مملو از نظرات و پست‌های کاربران عصبانی شد. آنها خرید گیت‌هاب را نوعی خیانت می‌دانستند. بسیاری از کاربران، برنامه‌هایی جامع برای ترک گیت‌هاب طراحی کردند. بسیاری از آنها فرآیند کوچ از گیت‌هاب به سرویس‌های رقیبی مثل گیت‌لب را شروع کرده بودند.

فروش شرکت به مایکروسافت، شوک بزرگی به کاربران وارد کرد

کاربران با شنیدن این خبر، جوک‌هایی را از روی عصبانیت در مورد امنیت کدهایشان منتشر می‌کردند. به‌هرحال نگرانی بین اکثر کاربران وجود داشت. بسیاری از آنها این حرکت را شبیه خرید سان مایکروسیستمز توسط اوراکل و در اختیار گرفتن MySQL می‌دانستند.

به‌هرحال در کنار تمام نگرانی‌ها و انتقادات، احساس عمومی، تیره و تار شدن آینده‌ی گیت‌هاب بود. البته، اکثر مردم متوجه این نکته نمی‌شدند که خرید گیت‌هاب در حال حاضر، تأثیری روی کلیت آن به‌عنوان یک محصول نخواهد داشت. گیت‌هاب برای مدت یک دهه به استاندارد صنعت برای توسعه‌ی نرم‌افزار به‌صورت گروهی تبدیل شد.

قطعا گیت‌لب و بیت‌باکت تعدادی از کاربران ناراضی گیت‌هاب (به خاطر فروش به مایکروسافت) را جذب خواهند کرد اما موقعیت این سرویس و کاربرد آن نزد جامعه‌ی برنامه‌نویسی، ضامن موفقیت و رشد آتی آن خواهد بود.

گیت هاب / Github

به‌علاوه، تجربه‌ی مایکروسافت به‌عنوان یک سرویس‌دهنده‌ی تجاری، گیت‌هاب را به یک دارایی استراتژیک برای این غول دنیای فناوری تبدیل خواهد کرد. برای مایکروسافت، خرید گیت‌هاب به‌عنوان تصاحب یک محصول نیست. بلکه هدف اصلی، جذب اکوسیستمی است که با این سرویس همراه هستند.

اکثر بحث و تبادل نظرهای آنلاین پیرامون هوشمندانه بودن یا نبودن خرید گیت‌هاب توسط مایکروسافت شکل می‌گیرد. سؤال اصلی این است که ایا مایکروسافت از GitHub استفاده‌ی صحیحی خواهد داشت؟ خریدهای قبلی این غول فناوری یعنی لینکدین و ماین‌کرافت نشان می‌دهد آنها به این زودی‌ها ساختار GitHub را تغییر نخواهند داد.

مقاصد بعدی GitHub

اکنون که مایکروسافت به صاحب قدرتمند بزرگرین مخزن کد جهان تبدیل شده است، مسیر آینده‌ی گیت‌هاب به تصمیم‌گیری‌های این شرکت در زمینه‌ی رشد بلندمدت وابسته می‌شود. در این میان، برخی تصمیم‌گیری‌ها در مورد ادامه‌ی مسیر این سرویس، احتمال بیشتری دارد:

۱- یکپارچگی با Visual Studio

کارشناسان معتقدند یکپارچه شدن گیت‌هاب با ویژوال استودیو، حرکت حتمی مایکروسافت خواهد بود. این مجموعه ابزار قدرتمند مایکروسافت برای توسعه‌دهندگان، پتانسیل بالایی را به گیت‌هاب می‌افزاید. این حرکت، در مسیر استراتژی‌های بزرگ‌تر مایکروسافت مبنی بر تغییر مسیر از فروش ویندوز به خدمات تحت ابر خواهد بود.